مدتی پیش که به کتابفروشی دانشکدهٔ علوم سیاسی رفته بودم، متوجه شدم که کتاب مشهور اروین روزنتال (1958) تحت عنوان Political Thought in Medieval Islam: And Introductory Outline را علی اردستانی به فارسی ترجمه کرده انتشارات قومس آنرا منتشر کرده است. به دلیل شهرت کتاب، تردیدی در خریدن کتاب نکردم. اروین روزنتال (که نباید با فرانتس روزنتال، مترجم مقدمهٔ ابن خلدون به انگلیسی اشتباه شود) از اسلامشناسانان برجستهٔ یهودی است و این کتابش هماکنون کتابی کلاسیک در فلسفه و اندیشهٔ سیاسی اسلامی محسوب میشود. مقدمهٔ (یادداشت) کوتاه مترجم و فصل مربوط به ابنسینا را کمی بعد خواندم و نتیجهگیری سریعم از یادداشت مترجم این بود که احتمالاً باید ترجمهٔ محققانهای باشد. کتاب به نام «اندیشهٔ سیاسی اسلام در سدههای میانه: طرحی مقدماتی» چاپ شده و مترجم در یادداشت ابتدای کتاب نکاتی را در برگزیدن این نام (به جای اندیشهٔ سیاسی اسلام…) یادآور شده. بهعلاوه اردستانی مورد پرکاربردی چون writers on constitutional law را با تأسی به سید جواد طباطبایی به شریعتنامه نویسان و یا law را برمبنای جایگاهش به قانون یا شریعت برگردانده است که این دقت نظر برای ترجمهٔ چنین آثاری لازم است.
این گذشت تا اینکه به مناسبتی قسمتی از ابتدای بخش دوم-فصل پنجم کتاب (Political Philosophy in Islam) را از متن انگلیسی خواندم و بهمنظور سنجش دقت مترجم، آنرا با متن فارسی مقابله کردم. نتیجهٔ مقایسه متأسفانه نشان داد که در یک صفحه، دو غلط بزرگ ترجمهای و دو سه خطای تایپی-ویراستاری وجود دارد. هنوز بقیهٔ کتاب را مقایسه نکردهام و چه بسا این یکصفحه نماینگر تام و تمام دقت مترجم نباشد و ای بسا که اینهمه غلط فقط در همین یک صفحه جمع شده باشند…
در پاراگراف زیر، یک «ر» اضافه داد را به دارد تبدیل کرده، ویرگول مناسب بعد از فلسفه (به منظور مکث) قرار نگرفته و از همه بدتر ابن رشد جا افتاده. به این ترتیب گویی روزنتال دارد از شرح ارسطو بر جمهور افلاطون بخث میکند.
و ما در تحدید خود به فلسفهٔ سیاسی فلاسفه باید بهخاطر داشته باشیم که آن تنها بخشی از یک فلسفهٔ کامل است و جدای از متافیزیک، اخلاق و روانشناسی نمیتوان آرا بهطور کامل مورد بررسی قرار دا
رد. در این بخش از فلسفه[،] ارسطور، چنانچه از شرح [ابن رشد] بر جمهور برمیآید، از نفوذ بیشتری از افلاطون برخوردار است. (ص 106)
In confining ourselves to the political philosophy of the Falasifa we must remember that it is only a part of a whole philosophy and cannot be fully appreciated in isolation from metaphysics, ethics and psychology. It was in these branches of philosophy that Aristotle exerted a greater influence that Plato, as is clear from Ibn Rushd’s commentary on the Republic. (p. 114)
نمونهٔ زیر هم خطای دیگری در ترجمه را نشان میدهد:
حتی خود مفهوم خدا نیز تحت تأثیر این موضوع قرار داشت. زیرا فیلسوفان و متکلمان اسلامی
یکی از الاهیات نوافلاطونی، یعنی خدای اعلی یا سبب اول ارسطو، را از طریق تئولوژی ارسطو و چکیدهٔ عناصر تئولوژی اثر پروکلس، که تحت نام Liber de causis بهاشتباه به ارسطو نسبت داده میشد، شناسایی میکردند. (ص 106)
Even the concept of the Deity itself is affected. For the One of Neoplatonic theology, Aristotle’s highest God or First Cause, became known to Muslim theologians and philosophers through the Theology of Aristotle and through the summary of the Elements of Theology by Proclus, wrongly attributed to Aristotle, under the name of Liber de Causis. (p. 114)
در پاراگراف فوق، مترجم بدون توجه به بزرگ بودن حرف O در The One، آنرا به «یکی از الاهیات نوافلاطونی» برگردانده است که خطایی آشکار است. بهعلاوه در یک پاراگراف، theology را یکبار به الاهیات و بار دیگر به تئولوژی برگردانده است. ترجمهٔ صحیح جملهٔ دوم چنین است: «زیرا واحد/یگانه در الهیات نوافلاطونی، [یعنی] خدای اعلی یا سبب اول ارسطو، بهواسطهٔ الهیات ارسطو و خلاصهٔ عناصر الهیات پروکلس، که بهاشتباه تحت نام Liber de Causis به ارسطو نسبت داده میشد، برای فیلسوفان و متکلمان اسلامی شناخته شد.»
بگذریم از غلطهای تایپی همچون پانوشت دوم همان صفحه (Orphyry به جای Porphyry) که البته در دیگر کتابهای این ناشر هم وجود دارد و از بیدقتی ویراستار است.
مترجم مبنای ترجمه را چاپ دوم کتاب (1962) قرار داده ولی در مورد دو عبارتی که ذکر شد، تفاوتی بین چاپ اول و دوم وجود ندارد.
* روزنتال، اروین آی جی (1387)، اندیشهٔ سیاسی اسلام در سدههای میانه: طرحی مقدماتی، ترجمهٔ علی اردستانی، نشر قومس.
* Rosenthal, Erwin I. J. (1958), Political Thought in Medieval Islam: An Introductory Outline, Cambridge University Press.
پ.ن. پبعد از نوشتن این مطلب، ایمیلهایی با مترجم کتاب رد و بدل شد و ایشان با بزرگواری خطاهای ترجمهای را پذیرفتند و قول اصلاح آنرا در چاپ بعدی (سوم) کتاب دادند.